کد مطلب:28318 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

ارتباط مستقیم با مردم












1598. امام علی علیه السلام - در عهدنامه اش به مالك اشتر -: برای نیازمندان، ساعتی را بگذار كه خود شخصاً بدان بپردازی و درنشستی عمومی با آنان بنشینی، و برای خدایی كه تو را آفرید، فروتنی كنی؛ و نگهبان و دربان را كنار گذار، تا آن كه سخن می گوید، بی واهمه و بدون دلهره سخن گوید. به درستی كه شنیدم پیامبر خدا بارها می فرمود: «هیچ امّتی پاك شمرده نشود كه در آن، حق ناتوان از توانا، بدون دلهره ستانده نمی شود»...

نیز بخشی از كارهاست كه خود باید آن را انجام دهی: یكی پاسخگویی به كارگزاران، آن جا كه كاتبان درمانده شوند؛ دیگری برآوردن نیازهای مردم در همان روز كه بر تو عرضه شود و یارانت در انجام دادن آن كُندی كنند...

پنهان بودنت از شهروندان، طولانی نگردد؛ چرا كه پنهان بودن زمامداران از شهروندان، شاخه ای از كم اطّلاعی و تَنگ خویی است، و پنهان شدن از شهروندان،زمامداران را از دانستن آنچه از آنان پوشیده است، باز دارد. پس كار بزرگْ نزد آنان، خُرد به شمار آید و كار خُرد، بزرگ نماید؛ زیبا، زشت شود و زشت، زیبا گردد.[1].

1599. امام علی علیه السلام - از نامه اش به قثم بن عباس، كارگزارش در مكّه -: و به سوی مردم، پیام رسانی جز زبانت و دربانی جز چهره ات نباشد، و هیچ نیازمندی را از ملاقات خودْ محروم مساز؛ چه، اگر در آغاز از درگاهت رانده شود، تو ستوده نشوی، گرچه در پایان، حاجت او برآورده شود.[2].

1600. امام علی علیه السلام - از نامه اش به مأموران خراج -: برای خود، دربان مگیرید و هیچ كس را از خواسته اش باز مدارید تا آن را به شما برساند.[3].

1601. امام علی علیه السلام - از نامه اش به فرماندهان ارتش -: از بنده خدا علی بن ابی طالب، امیر مؤمنان، به مرزبانان. پس از حمد و ستایش خداوند؛ به درستی كه لازم است كه [ رفتار] زمامدار با مردمْ بر اثر به زیادتی مالی كه بدو رسد یا نعمتی به وی اختصاص یابد، دگرگون نشود؛ و لازم است نعمت هایی كه خداوند نصیبش كرده، بر نزدیكی او به مردم و مهربانی اش با برادران بیفزاید.[4].

1602. امام علی علیه السلام - در نامه اش به كارگزارش، قیس بن سعد -: فاصله ات را با مردم، كم كن و درت را باز گذار و به حق، توجّه كن.[5].

1603. امام علی علیه السلام: سه خصلت است كه در هریك از پیشوایان باشد، شایسته است كه رهبری باشد در امانتداری[6]، نیرومند: آن هنگام كه به عدلْ حكم كند؛ و از شهروندانش پنهان نگردد؛ و حكمِ كتاب خداوند متعال را درباره آشنا و بیگانه بر پای دارد.[7].









    1. نهج البلاغة: نامه 53، تحف العقول: 142.
    2. نهج البلاغة: نامه 67، بحار الأنوار: 702/497/33.
    3. وقعه صفین: 108، بحار الانوار: 75/ 355/70.
    4. نهج البلاغة: نامه 50، وقعة صفّین: 107، الأمالی، طوسی: 381/217، المعیار والموازنة: 103.
    5. تاریخ الیعقوبی: 202/2.
    6. در مصدر، متن چنین است: «صلح أن یكون اماماً اضطَلَع بأمانته» لیكن ظاهراً «... اضطلع بامامته» صحیح تر باشد. در این صورت، ترجمه چنین می شود: «شایسته است رهبری باشد در امر رهبری جامعه، نیرومند».
    7. كنز العمّال: 14315/764/5.